*کاپو (با تلفظ /kâpo'/) کلمه اى ایتالیایى است که به پدرخوانده هاى مافیا اطلاق می شود
        وب نوشت هاى من درباره قدرت، سکس، خانم ها، موفقیت و هر چیز دیگه!
تمامی عواقب مطالعه و استفاده از این وب نوشت ها بر عهده خواننده می باشد
مخ زنی و هشت باور اشتباه Friday, October 20, 2006

جونم در اومد تا تونستم یه تیتر واسه این مطلب پیدا کنم! چون طرف چپ صفحه که لیست مطالب قبلی نوشته میشه، جا کمه و اگه تیتر گنده باشه جا نمیشه و گند میزنه به قیافه صفحه. امروز از استاد دوم خواستم که مطالبی که قولشون رو داده بود، مرحمت کنه. در حالی که مونیتور رو نگاه میکردند، فرمودند: "مطلبم نمیاد!!"، همین!

خیلی فکر کردم که دومین مطلب راجع به خانم بازی چی میتونه باشه، آخرم به نتیجه نرسیدم! بهر حال از اونجایی که اغلب مشکلاتی که مردها توی مخ زنی دارن، منشاء فکری و درونی داره، این مطلب رو راجع به باورهای اشتباهی که مردها درمورد مخ زنی و قرار گذاشتن با خانمها دارن نوشتم. این باورهای اشتباه باعث میشن ما خودمون، خودمون رو محدود کنیم و نتونیم از همه موقعیتهامون استفاده کنیم.

بیاین تصور کنیم که مخ زنی خیلی کار شاقّی هست. اگه خانمها به آدم جواب رد بدن خیلی بده، و تنها بودن هم سخته. اگه آدم یه دختر که میبینه عصبی بشه و به تته پته بیفته خیلی افتضاحه، اگه هم مثل این بچه پرروها رفتار کنه و جلو رفقای آدم زارپ بخوابونن زیر گوشش که واویلا. در ضمن جق زدن هم بعد از یه مدت کسل کننده میشه، حتی اگه بهترین مواد اولیه رو هم داشته باشین! خوب پس آدم چه غلطی باید بکنه؟ برین سراغ طرف، قبول کنین که ممکنه جواب رد بشنوین، خوش بگذرونین و مکانیسمی که توی ذهن و فکرتون هست و باعث میشه با خانمها به مشکل بخورین رو بشناسین. در مورد زدن مخِ یه خانم، اغلب مردها مرعوب باورهای اشتباه، تصورات غلط و عدم اعتماد به قدرتشون بعنوان یک مرد میشن. انشاالله بعد از مطالعه موارد زیز بتونین مشکلات مخ زنی تون رو حل کنین.

باور اشتباه اول: من باید حتما میلیونری، آدم معروفی، چیزی باشم تا یه دختر توپ گیرم بیاد!
مردها عادت دارن که فکر کنن، توانایی لازم برا مخ زنی رو ندارن و اغلبشون هم عدم موفقیتشون رو بعنوان بهانه ای برای طفره رفتن از قرارگذاشتن با دختری که ازش خوششون میاد میدونن. اینجور مردها زمین و زمان رو مسئول این قضیه میدونن، وضع اقتصادی خرابه و جامعه بدشده و سیستم فلانه و از این چیزا! همه چیز مقصره جز خودشون! درسته که اگه آدم پولدار یا معروف باشه خود به خود دور و برش شلوغ میشه و انتخابهای بیشتری داره، ولی شما هم میتونین یه دختر توپ برای خودتون دست و پا کنین؛ البته اگه حرف من رو گوش بدین!
خبر خوب برای شما اینه که، همین حالا دخترهای سکسی زیادی هستن که دنبال مردی مثل شما می گردن، یه مرد معمولی، با خواسته های معمولی و یک کار معمولی. اما خبر بد! شما باید زحمت بکشین، مخشون رو بزنین! اصل قضیه اینه که با دختره لاس بزنین و سر صحبت رو بازکنین. بعد هم وقتی بازی رو بشناسین، بازی کردن آسونه! خیلی از خانمهای خوشگل فقط بخاطر اینکه همه مرعوب زیباییشون میشن، دور و برشون خالی میمونه. کافیه جزء اون دسته از مردهایی باشین که با دختری که ازش خوششون میاد لاس میزنن.

باور اشتباه دوم: کافیه آدم خوب و بااحساسی باشم تا بتونم خانم تور کنم!
اینم یکی دیگه از اون مزخرفاتیه که من نمیدونم از کجا اومده! چقدر هم اینجور پسرای گل زیاد شدن! خانمها میخوان که اغوا بشن، اونا دنبال عشق و عاشقین! واقعا فکر میکنین خانمها دنبال پسرای خوب و گل میگردن؟
خیلی از مردها فکر میکنن اگه یه خانمی رو دوست دارن و خانمه هم بهشون میگه که چه آدم خوبی هستن، چه آدم جالبین یا مثلا چه دوست خوبین؛ اونوقته که رابطه داره به سمت کردن خانم پیش میره! زرشک! خانمها شما رو یا تو دسته «دوست ها» میگذارن، یا تو دسته «معشوق ها»، نه تو هر دو. وقتی شما پسر گلی هستین، خانم شما رو تو دسته «دوست ها» میگذاره. اگه باور ندارین، ببینین چندتا از این پسرهای بیسواد تیریپ خلاف دارن ترتیب خانم خوشگلها رو میدن! فکر میکنین دخترا بخاطر اینکه اونها خیلی فکور و گلن میرن بهشون میدن؟ نه! برای اینکه اونها هیجان انگیز، باحال و حتی یکم خطرناکن!
راه حل؟ لازم نیست که خوب بودن رو فراموش کنین (این هم خودش یه اشتباه بزرگه) فقط قسمتهای دیگه ای از شخصیتتون رو هم نشون بدین. بگذارین احساسات عاشقانه، شما رو به سمت موفقیت ببره. خودتون رو جای طرف بگذارین و ببینین چه چیزی میتونه تحریک کننده و اغواکننده باشه. اگه دیدین دارین راجع به موضوعات جفنگ بیربط حرف میزنین، بحث رو عوض کنین، راجع به خوشگلیش حرف بزنین. چهار کلام شعر یاد بگیرین، در گوشش بخونین!

باور اشتباه سوم: اگه خانم تراپی!!! بلد باشم، خوب خانم تور میکنم!
همونطوریکه یه سری سعی میکنن با پسر گله بودن مخ بزنن، یه سری احمقِ بیچاره هم با خانم تراپی میخوان این کار رو بکنن. خانم تراپی اینجوریه: یه مرد حشری با یه دختر که دلش میخواد بکندش دوسته. یارو فکر میکنه که اگه دختره احساساتش رو براش باز کنه و اون هم مشکلات عاطفی طرف رو حل کنه، قضیه حله! اما با تعجب میبینه که اوضاع یه جور دیگه پیش میره. یه دفعه میبینه که طرف هرچی بدبختی تو زندگیش داره رو میاره پیش این تا این حل بکندشون. آقاهه این رو به فال نیک میگیره هی بیشتر به بدبختی ها و غرغرهای طرف گوش میده و دائم دنبال راه حل میگرده. در حقیقت فکر میکنه هرچی بیشتر مشکلات طرف رو حل کنه به تختخواب نزدیکتر شده. کم کم خانم هر از چندی هم سرش رو میگذاره رو شونه این و گریه هم میکنه. آقا هم ایشون رو میبره براش بستنی میخره و رستورانهای آنچنانی میرن و بهش پول قرض میده و از این کارا! دست آخر هم بدترین اتفاق ممکن میفته! یارو مشکلاتش با مردهای دیگه رو میاره که این بابا حل کنه!!!!! تراپیست تازه کار ما در نقش حلال مشکلات باقی میمونه! خانم کسش رو به آدمهای عوضی دیگه میده، بدبختی هاش رو هم این حل میکنه!
هیچوقت یه خانم تراپ نباشین! نکته مهم در رفتار با خانمها اینه که علایق عاشقانهء خودتون رو طوری بروز بدین که اونها شما رو تو دسته «معشوق ها» بگذارن، نه «دوست ها». البته این خوبه که طرف با شما احساس نزدیکی بکنه و احساساتش رو بگه و شما هم گوش بدین، اما لطفا تراپی نفرمایید! یعنی راه حل ندین! هرچی بیشتر راه حل بدین، از دسته «معشوق ها» دورتر میشین. پس لطفا از همین امروز شغل تراپیست بودن رو ترک کنین، چون دارین وقتتون رو تلف میکنین.

باور اشتباه چهارم: دخترهای کمی هستن که بشه باهاشون رفیق بشم!
این باور اشتباه توسط این آدمهای آه و ناله ای رواج پیدا کرده، چون دنبال دلایل احمقانه ای برای اینکه عرضه دوستی با خانمها رو ندارن میگردن. اما هیچ دلیلی برای تایید ادعاشون وجود نداره. اینهمه دختر علاف، آمار بالای طلاق (حالا زنای شوهردار هم که دارن میدن)، تعداد دخترها هم که از پسرها بیشتره (تازه هر دختری هم چند تا دوست پسر داره) و یه عالمه دلایل دیگه برای چرند بودن این باور.

باور اشتباه پنجم: به اندازه کافی جذاب نیستم!
اغلب مردها پیش خودشون فکر میکنن که اصولا یه مشکلی دارن. فکر میکنن یه جایی از اینها یه گیر و گوری داره که باعث میشه خانمها دست رد به سینشون بزنند. عزیزان! شما اشتباه میکنین! نه سایز شکم، نه حتی اندازه IQ هیچ تاثیر خارق العاده ای روی قابلیت مخ زنی نداره. تاحالا مرد چاق با خانم خوشگل ندیدین؟ مرد کوتاه چی؟ کچل چی؟ بعضی مردها اینقدر زشت هستن که آدم فکر میکنه از زیر تریلی در اومدن، اما با کمال تعجب یه دختر ناناز دست تو دست آقا دارن باهاشون قدم میزنن. توی مهمونی ها میتونین مردهایی رو ببینین که با هیچ استانداردی متناسب و جذاب محسوب نمیشن، ولی همون آدم طوری یه دختر رو با اعتماد به نفس و بذله گوییش جذب کرده که انگار دختره هیپنوتیزم شده. در صورت برخورداری از اعتماد به نفس لازم، شما هر سر و شکل و قیافه ای داشته باشین، میتونین دخترا رو به خودتون جذب کنین. استاد اول به من میگفت: "من با خشتک پاره هم دختر تور می کنم" و من حتی ذره ای هم تردید نداشتم که میتونه این کار رو بکنه. اهمیتی نداره چه شکلی هستین، اگه اعتماد به نفس از خودتون نشون بدین، خانمها جذب شما میشن.

باور اشتباه ششم: دوست شدن با خانمها، خیلی وقت میگیره یا خیلی سخته.
خیلی از مردا غر میزنن که مخ دخترا رو زدن به اندازه یه جراحی مغز سختی و بدبختی داره. اما لزوما اینجوری نیست، مهارتهای ساده ای وجود داره که میشه به راحتی یاد گرفت و کارهای زیادی رو میشه انجام داد که براحتی امکان دسترسی به دخترها رو فراهم کنه. مثلا، پاتوق های خاصی وجود داره (مثل کافی شاپها، فرهنگسراها و تورهای خاص)، که کافیه شما هم بصورت منظم و در اوقات خاص به اونها سر بزنین، و کم کم با آدمهای دیگه ایکه پاتوقشون اونجاست آشنا بشین. یا مثلا عضو گروهها یا موسساتی بشین که خانمها هم در اونها فعالیت میکنن. شخصاً خیلی دلم می خواد تو یه کلاس آشپزی شرکت کنم! تجربه بی نظیری از آب در میاد! اگه هم حال ندارین از خونه تکون بخورین، میتونین چت بفرمایید.
یادتون باشه، یادگیری مهارتهای جدید نیاز به زمان داره. اما به محض اینکه کشف کردین کجاها میتونین با دخترها از نزدیک آشنا بشین و همکاری کنین، دائما وقت کمتر و کمتری رو صرف ایجاد روابط دوستانه با اونها میکنین. فکر کنم حتی اگه یه نفر دو شیفت هم در روز کار کنه میتونه روشهایی رو پیدا کنه که در زمان کوتاه بتونه طرح دوستی با یه دختر رو بریزه.

باور اشتباه هفتم: خانمها میدونن که چی میخوان و به من هم میگن!
تا حالا متوجه شدین که خانمها کلی راجع به فرد ایده آلشون حرف میزنن، آخر سر هم با یه آدم کاملا متفاوت دوست میشن؟ اغلب چیزهایی که خانمها میگن میخوان و چیزهایی که در واقع بهش عکس العمل نشون میدن کاملا متفاوت هستن. خانمها نمیتونن به شما بگن که توی یه مرد دنبال چی میگردن، اونها فقط میتونن بگن که فکر میکنن دنبال چی میگردن. این دوتا تفاوت بزرگی باهم دارن.
خانمها دنبال مردهایی هستن که خلاق و سازنده باشن. اگه بخوان به شما بگن که چه جوری اونا رو تور کنین، چه شکلی باشین و هر قدم رو بخوان بهتون یاد بدن دیگه چیز جالبی تو شما نیست که بتونه اونها رو تحریک و ترغیب کنه. در ضمن اونها از آدمهای ملتمس، که دائم ازشون میخوان کلید قلبشون رو دودستی تقدیم کنن هم خوششون نمیاد. این استقلال شماست که اونا رو جذب میکنه، نه وابستگی به اینکه دائما به شما طریقه رفتار گفته بشه.
علاوه بر این، خیلی از ویژگی های مردها که خانمها راجع بهشون غر میزنن، بالقوه همون چیزهایی میتونن باشن که خانمها رو جذب میکنه. توی فیلم Full Monty، یه سری آدم بیکار که سابق بر این توی کارخونه فولاد کار میکردن، تصمیم میگیرن با راه انداختن یه Strip Show واسه خانمها پول در بیارن. این نقشه اصولا یه مشکل داشت، اونها هیچکدومشون خوش قیافه و خوش هیکل نبودن. اما بهر حال کارشون میگیره. این اشاره به یه ویژگی مردها داره که خانمها هم ازش بدشون میاد، هم بهش جذب میشن: مردها دردسر ساز هستن. آقایون از خانمها کار میکشن، اونها رو تا حد نهایتشون خسته میکنن و باباشون رو در میارن. این یکی از اون قابلیتهای خلاقانه ای هست که خانمها واقعا دوست دارن. یکی از دوستای من که سالهاست ازدواج کرده میگفت: "من کلا عادت به چایی خوردن نداشتم، ولی برا اینکه از خانمم کار بکشم، یکی از کارهایی که کردم این بود که بعد از ازدواج شروع به چایی خوردن کردم". پس اگه انتظار دارین خود خانمها بهتون بگن که چی می خوان و چه جوری باید بدست بیارینشون، امکان بهره برداری از این قسمت طبیعت اونها رو کاملا از بین میبرین.

باور اشتباه هشتم: انصاف در روابط با خانمها رعایت میشه!
خیلی وقتها میشنوم که پسرها میگن: چرا همیشه ما باید دنبال دخترا بیفتیم؟ چرا یه بار هم اونا با ما قرار نمیگذارن؟ تازه یه پسر کودنی بود که به من میگفت: اگه این دخترا به تساوی زن و مرد معتقدن چرا خودشون تو بوسه اول پیشقدم نمیشن؟ یه مدت هم این موضع باب شده بود که خانمها هم برن خواستگاری! و از این جور خزعبلات! در هر صورت، این منصفانه نیست، اما همینه که هست. بعنوان یه مرد شما باید همیشه دنبال طرف برین و ریسکهای عاطفی برداشتن قدمهای اول رو بپذیرین.
یه سری از مردها هم بعد از قرار اول انتظار دارن که قرار دوم رو خانم بگذاره. حتی بعضی ها به طرف میگن که اگه خواستی قرار بعدی رو بگذار. بعید میدونم این دسته افراد زیاد قرارهاشون به قرار دوم برسه!
چیکار کنین؟ قبول کنید که قضیه اینجوریه. اگه اوضاع زندگی عاشقانه شما چندان رو براه نیست، این وظیفه خودتون هست که ردیفش کنین. انتظار نداشته باشین که خانمها بیان سراغ شما و وضع رو بسازن. اگه انتظاری غیر از این دارین، خیلی دلتون خوشه!

این چیزهایی که گفتم رو به خاطر بسپارین. از نکاتی که گفتم استفاده کنین و این باورهای بیخود رو دور بریزین تا بتونین زندگی عاشقانه و سکسی خودتون رو اونجور که دوست دارین، بسازین.
موضوع بندی: خانم بازی
9:25 PM نظر بدین (تاحالا 4 نظر)
لینک ثابت | ارسال      دریافت نظرات از طریق feed
ماهیت قدرت Friday, October 13, 2006

به خودم تبریک میگم که تونستم بیشتر از یه سال هیچ مطلبی ننویسم! کون گشادی مرض بدیه! که متاسفانه بعضی ها!! بهش دچار هستن! تو این مدت چند اتفاق جالب افتاد، یکی از مهمتریناش این بود که استاد دوم بی خیال زن گرفتن شد، خدا رو صدهزار مرتبه، بلکه بیشتر، شکر.

قبلاً راجع به منابع قدرت صحبت کردم، این بار درباره معنی و ماهیت اون می خوام براتون بگم.
قدرت رو می شه به این صورت تعریف کرد: «توان بدست آوردن خواسته» یا «توان محقق کردن اراده». در عمل قدرت به سه نوع مختلف تقسیم میشه، قدرت تسلط، قدرت درونی و قدرت گروهی.
قدرت تسلط: قابلیت تحت سلطه در آوردن دیگران و وادار کردن اونها به انجام خواسته طرف مسلط. این نوع قدرت از تهدید و زور بدست میاد. اگه فرد یا گروه تحت سلطه از انجام خواسته طفره بره، طرف مسلط از قدرت خودش جهت وادار کردن آنها به اطاعت استفاده می کنه.
قدرت درونی: به قابلیت درونی و ذاتی یک فرد جهت محقق کردن خواسته اطلاق میشه. این نوع قدرت از هوش، منابع، دانش، استقامت و اینجور چیزها حاصل میشه. این نوع قدرت، انجام کارهایی که دیگران بصورت قائم به ذات، قادر به انجامش نیستن رو مقدور میکنه.
قدرت گروهی: شبیه به قدرت درونی هست، با این تفاوت که نشان دهندهء توانایی همکاری با دیگران جهت محقق کردن خواسته از طریق کار گروهی هست.

همچنین این سه نوع قدرت گروه بندی هایی که کِنِت بولدینگ (Kenneth Boulding) در تئوری قدرتش ذکر می کنه رو هم شامل میشه و دسته بندی کاملتری رو نسبت به اون ارائه میده. بولدینگ میگه، قدرت سه نوع داره: تهدید، تبادل و عشق.
قدرت تهدید همان نوع قدرتی هست که به عنوان «قدرت تسلط» بهش اشاره کردم.
منظور از قدرت تبادل، قدرت مذاکره هست. در عمل یک حالت خاص از «قدرت گروهی» هست، چون نیاز به طرف دیگری جهت مذاکره و راضی کردن او به همکاری داره.
عشق که بولدینگ به عنوان نوعی از قدرت ذکر می کنه، اغلب به عنوان شکلی از قدرت در نظر گرفته نمیشه. این شکل از قدرت نیز حالت خاصی از «قدرت گروهی» هست زیرا در تعامل با دیگران شکل می گیره. وقتی مردم همدیگر رو دوست دارن، کارهایی رو فقط بخاطر دوست داشتن و عشق انجام میدن، بدون چشم داشت به پاداش. این نوع قدرت منشاء چیزی هست که بولدینگ به عنوان «سیستم گرایش» ازش یاد میکنه. سیستم گرایش ساختار تعهدات، اتصالات، احترام و مشروعیت ای است که گروه های اجتماعی و جوامع مختلف رو می سازه. همچنین این نوع قدرت پایهء ترغیب و قانع کردن هست. با استفاده از عشق و احترامی که طرفی برای دیگری قائل هست، مباحثی رو میشه طراحی و مطرح کرد که منجر به تغییر سیستم اعتقادی افراد بشه؛ اگراعتقادات افراد تغییر پیدا کنه، اونها به تغییر رفتار و عملکردشون ترغیب خواهند شد.

اگرچه بیشتر مردم قدرت رو فقط در «قدرت تسلط» می بینن، اما اغلب استراتژی های موفق مبارزه و درگیری ترکیبی از هر سه تای اونها هستن. استفاده از یه مقدار زور، یه مقدار مذاکره و یه کم ترغیب کردن (چانه زنی از بالا، فشار از پایین؛ احتمالا عشق هم از وسط!). چقدر از هرکدوم باید تو استراتژی دخیل باشه، در موقعیت های مختلف متفاوته و بستگی به طرف درگیری، ماهیت مسئله و منابع در دسترس داره.
موضوع بندی: استراتژی، قدرت
11:13 PM نظر بدین (تاحالا 1 نظر)
لینک ثابت | ارسال      دریافت نظرات از طریق feed
نوشته های جـدیـدتـر
نوشته های قدیمی تر
 
خرت و پرت
صفحه اول
دریافت از طریق feed
دریافت از طریق ایمیل
ارسال به Facebook
ارسال به Twitter
ارسال به FriendFeed
کار داری؟ نامه بنویس!
capoblog@gmail.com
در و همسایه
فعلا تعطیل، تا بلا دور شه!
یادشون بخیر
مرحومه مرجان خانم کویری
مرحوم پسر بدجنس
مرحوم حاج محسن توتفرنگی
آرشیو موضوعی نوشته ها
استراتژی (4)
خانم بازی (8)
فلسفه (2)
قدرت (7)
متفرقه (1)
آرشیو زمانی نوشته ها
February 2012
February 2011
July 2010
January 2010
March 2009
March 2008
October 2007
November 2006
October 2006
July 2005
May 2005